Thursday, October 18, 2012

اسکورت

هشت سال این طرف. ده سال آن طرف
برای اسکورت دو سال و اندی
گوز رو چه به شقیقه. مگر بخواهید ربطش بدهید تا اذیتم کنید.
ربطش بدهید. بویش را درآورید. من که بینی ام پر است. مثل دلم.
امروز شد سیزده ماه.
آدمی که بگوید برگرد
و آدمی که برگردد

Wednesday, May 16, 2012

امــــــــــتــــــــــحــــــــــا ن

هوا دم کرده است و ما منتظريم تا مگر نسيمی از لای علف ها سرازير شود ، حال آنکه سال گذشته و سال ما قبلش را خوب به خاطر می آوريم که هرچه دندان روی جگر گذاشتيم و امروز و فردا کرديم افاقه نکرد و همه علفزار توی گرمای بی تاب کننده تابستان آن سال ها پژمرد و سوخت. قبل از اين را ديگر من يادم نمی آيد، ولی اينطور که از شواهد برمی آيد و چند نفری می گويند ، هميشه همينطور بوده است. به هر تقدير مهم نيست ، من از کودکی هم دانسته ام زمان مفصل ندارد ، بگو حتی از آنجا که در دبستان نيز هيچگاه زندگی قبل از امتحان با بعد از آن تفاوت چندانی برايم نداشته است